آنچه در این مقاله میخوانید:
در مجموعه مقالات آوک، به اختلال مرزی رسیدیم. پیش از این اختلالهای اسکیزوئید، پارانوئید، اسکیزوتایپال و ضداجتماعی را توضیح دادیم. اگر از خوانندگان مطالب قبلیمان نبودید، توضیحات زیر به شما کمک میکند جایگاه بحث اختلال شخصیت در آوک را بهتر درک کنید:
احتمال بروز اختلال شخصیت در کودکان بسیار کم است. این مطالب را از این بابت منتشر نمیکنیم که با تماشای هر رفتار غیرمتعارفی از کودکتان، تصور کنید فرزندتان به اختلال شخصیت دچار شده است. بهطورکلی، این بحث منحصر به کودکان نیست. اما ممکن است از کودکی ریشهی این اختلالها در افراد بهوجود بیاید. پس دانستن انها به هر پدر و مادری کمک میکند در آینده، تربیت آگاهانهتری داشته باشد.
درضمن، خیلی از ما ممکن است دچار یکی از اختلالهای شخصیت باشیم، یا رفتارهایی که با یک اختلال مشترک است را انجام دهیم. از آنجاکه تربیت کودک بهوسیلهی والدین آگاه، دقیقتر و مفیدتر است، تصمیم گرفتیم در چند یادداشت، بهشکلی مختصر اختلالها را با شما درمیان بگذریم، به این امید که در درازمدت به سلامت روان جامعه کمک کند.
- با کلیک روی اینجا میتوانید به اولین قسمت از این مجموعه مقالات بروید و بهترتیب پیش بروید.
اختلال مرزی چیست؟
احتلال مرزی، نوعی اختلال در رفتار فرد است که به آن بیثباتی و ناپایداری میبخشد. افراد مبتلا به این اختلال، روابط فردی ناپایداری دارند، مدام خلقوخویشان عوض میشود و به دلیل عواطف، احساسات و رفتار ائماً متغیر و بیثباتشان، با اسکیزوفرنی اشتباه گرفته میشوند. واقعیت این است که بسیاری از رفتارهای فرد مرزی، به رفتار افراد دوقطبی شبیه است.
ویژگیهای افرادی مرزی
مهمترین مشخصهی این افراد، بیثباتی است. کلیدواژهی شناخت افراد مرزی همین بیثباتیست؛ بیثباتی در رفتار، احساسات و هویت.
این افراد، رفتارهای تکانشی و پرخطری انجام میدهند.
روابط فراوان و ناپایداری با دیگران دارند. از خودشان تصویری شکننده و ناکافی دارند. افراد مرزی، همینکه وارد رابطه میشوند، به دلیل داشتن تصویری شکننده از خودشان، مدام احساس میکنند بهزودی رها میشوند و دوست داشته نمیشوند. این ترس همیشگی، روابط آنها را ناپایدار میکند. دوباره و دوباره با افراد دیگری وارد رابطه میشوند، اما ناآرامیهایشان خاتمه پیدا نمیکند. آنها همیشه احساس پوچی و غیرمفیدبودن دارند.
افراد مرزی،خلقوخوی متغیری دارند. طی زمان کمی، از حالتهای مختلف احساسی عبور میکنند و ثبات ندارند.
در میان کلام این افراد، تهدید به خودکشی یا اعلام تصمیم خودکشی زیاد شنیده میشود.
این افراد بدون فکر وارد عمل میشوند. ممکن است رفتار جنسی پرخطری داشته باشند. گرایش به قمار و اعتیاد در اینها زیاد است.
ویژگی دیگری که اختلال مرزی به افراد میدهد، عدم پایبندی به برنامهریزی است. از آنجا که این افراد مدام حالت احساسی متغیری را تجربه میکنند، بنابراین نمیتوانند نظر واحد و پایداری نسبت به برنامههایشان داشته باشند. خیلی زود، برنامهها برایشان بیارزش میشود.
حساسیت بالای افراد مرزی به طردشدن و رهاشدگی یکی از مشخصههای اصلی است. ممکن است احساسشان کاذب باشد، اما همواره ترس طردشدگی را تجربه میکنند.
- یک ویدیو ببینید: اختلال مرزی از کجا میآید؟
افراد دارای اختلال مرزی، علاوهبر آنکه مثل دیگر اختلالها زمینههای ژنتیک اختلال را دارند، معمولاً در خانوادههای پرآشوب بزرگ شدهاند؛ خانوادههایی که احساس امنیت پایداری به بچهشان ندادهاند. مادر یا پدر، مدتها خانه نبودف، یا وقتی هم بوده، رفتاری پرخاشگرانه داشته است. درنتیجه، کودک به این باور رسیده که دوستداشتنی و کافی نیست. نمیشود او را پیوسته دوست داشت. اطرافیان، بعد از مدت کوتاهی از دوستداشتنش خسته میشوند و دست میکِشند. دنیا برای آنها ناامن است.
از نظر افرادی که اختلال مرزی دارند، دوستداشتن مشروط و موقت است. به همین دلیل، آنها رفتاری افراطی در قبال دیگران دارند. محبتهای افراطی نشان میدهند و همیشه حساساند به اینکه شما به آنها ابراز علاقه میکنید، یا نه. هربار که رفتار محبتآمیز شما کم شود، هشداری در ذهن آنها فعال میشود، که اوقات خوش بهسر رسیده و موسم جدایی در راه است.
آنها، ممکن است برای راضی نگه داشتن بقیه، رفتارهای عجیب یا خرجهای افراطی انجام دهند. ممکن است یک مهمانی عجیب برگزار کنند، تا دیده شوند. ممکن است به انواع خالکوبیها یا مدلهای موی خاص رو بیاورند، تا نظر بقیه را جلب کنند.
با مرزیها چهطور رفتار کنیم؟
تا جاییکه برایتان مقدور است، فراد دارای اختلال مرزی را تنها نگذارید. در مراحل مختلف، اگر از نظر عملی هم نمیتوانید همراهیشان کنید، دستکم از نظر فکری حمایتشان کنید. مثلاً وقتی ازتان دربارهی خرید یا تصمیمی مشورت میگیرد، اگر همپایش حرکت نمیکنید، دستکم چندبار با او تماس بگیرید و نتیجهی کارش را بپرسید و به او دلگرمی بدهید که برایش اهمیت دارید.
به افراد دارای اختلال مرزی، اطمینان بدهید که تنهایشان نمیگذارید. اطمینان بدهید که میتوانند از پس کارشان بربیایند. به آنها احساس مفیدبودن بدهید و سعی کنید رفتهرفته احساس پوچی آنها را کمرنگ کنید. مثلاً برایشان توضیح بدهید که فلان رفتارش چه کمکی به فرد خاصی کرده.
افراد دارای اختلال مرزی، در ابتدای معاشرت، از بهترینها هستند. آدمهای گرم، خوشمشرب، اهل معاشرت و دلگرمکنندهای بهنظر میآیند و در جذب دیگران موفقاند. اما در ادامهی رابطه، اگر ترس رهاشدگی در آنها فعال شود، رفتارهایی افراطی برای جلب توجه و ترحم نشان میدهند، که باعث آزار و خستگی شریکشان میشود.
علاوه بر این موارد، بهعنوان پدر و مادر سعی کنید امنیت رابطه و احساس پایداری دوستداشتهشدن به فرزندتان بدهید، تا اگر حتی زمینههای ژنتیک این اختلال در او وجود دارد، بهواسطهی رفتار آگاهانه و هوشمندانهی شما به سطوح فعال و مختلکنندهای در بزرگسالی نرسد.