آیا آخرینباری که واقعاً ناامید یا غمگین شدهاید را به خاطر میآورید؟ از چه روشها یا مهارتهایی برای مدیریت احساسات خود استفاده کردید؟
درست مانند بزرگسالان، کودکان نیز باید تدابیری را برای مدیریت احساسات خود در نظر بگیرند. بسیاری از اوقات، کودکان نوپا و خردسالان از روی ناامیدی گاز میگیرند یا ضربه میزنند، یا بعد از یک روز هیجانانگیز بهسختی آرام میشوند. این وظیفهٔ والدین است که مهارتهای لازم برای شناسایی و ابراز احساسات را به آنها بیاموزند. اگرچه رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان خردسال ممکن است برای والدین چالشبرانگیز باشد اما این موقعیتها فرصتی عالی برای آموزش به آنها برای شناسایی و بیان احساساتشان فراهم میکند.
تحقیقات نشان داده است که فواید حاصل از آموزش هوش هیجانی از سنین پایین بسیار زیاد است. براساس مطالعات مختلف، کودکان خردسالی که در برنامههای مهارتهای اجتماعی-عاطفی شرکت میکنند، پرخاشگری و اضطراب کمتری نشان میدهند و در حل مسائل اجتماعی بهتر عمل میکنند. این نتایج نه تنها فضای آرامتری را برای همهٔ خانواده فراهم میکند بلکه مزایای آن را نیز در طول سالهای آینده میتوان دید. در حقیقت، تنظیم عواطف و واکنش نشان ندادن به روشهای تکانشی یا آسیبزا اکنون به عنوان یک عامل حیاتی در سلامت روانشناختی کودکان شناخته شده است.
یک چیز مسلم است، اینکه ما به دنبال تغییر یک احساس خاص نیستیم، ما نمیخواهیم کودکان فکر کنند که یک احساس “بد” است، در عوض میخواهیم آنها تحت تأثیر آن قرار نگیرند. به عبارت دیگر، اگر فرزندتان دلسرد شد، او را تشویق کنید که تسلیم نشود یا اگر احساس اضطراب میکند، با او صحبت کنید تا حس ماجراجوییاش را از دست ندهد.
به طور کلی، کمک به تنظیم بهتر هیجان در کودک برای پیشرفت در همهٔ زمینههای زندگی او مفید است. کودکانی که قادر به تنظیم احساسات خود هستند، توجه بیشتری نشان میدهند، در مدرسه به موفقیت بیشتری دست مییابند، بهتر میتوانند تعارضات با همسالان خود را حل کنند و در موقعیتهای مختلف استرس کمتری میگیرند.
اگر میخواهید به کودک خود کمک کنید احساسات خود را تنظیم کند، در اینجا چند فعالیت وجود دارد که میتوانید انجام دهید:
- احساساتش را نام ببرید
کودکان نوپا و خردسال مهارتهای زبانی محدودی دارند اما والدین میتوانند به رفتارهای آنها توجه کنند. فریاد زدن، فشار دادن، گریه کردن، گاز گرفتن یا قهر کردن. رفتارهایی که آنها نشان میدهند بینش خوبی برای دانستن احساساتشان به آنها میدهد. برای این کار والدین میتوانند به آنها کمک کنند نامی برای این احساسات بگذارند. وقتی کودک شما احساسی را تجربه کرد، آن را نامگذاری کنید؛ برای مثال: ”تو خوشحال هستی! میتوانم ببینم که از حضور در پارک خوشحال هستی “.
همزمان با رشد کودکان، میتوانید از این روش برای معرفی کلمات جدیدی استفاده کنید که دایرهٔ واژگانی احساسی آنها را بسازد: «شما مبهوت به نظر میرسید. صدای آن رعدوبرق واقعاً بلند بود».
- برای احساسات قوی برنامهریزی کنید
با ایجاد روشهای مقابلهای به کودک خود کمک کنید تا احساسات شدیدش را مدیریت کند!
احساسات او را به انواع خوب یا بد طبقهبندی نکنید؛ در عوض، پاسخ او به احساسات شدید را خنثی کنید. اگر به کودک خود بگویید چه چیزی را احساس کند و این با آنچه در واقع احساس میکند متفاوت باشد، او احساس سردرگمی میکند و دیگر به احساسات درونی خود اطمینان نمیکند؛ بنابراین به او بگویید که همه این نوع واکنشها را نشان میدهند و در زمانی، ممکن است عصبانی و غمگین شوند یا بترسند، تأکید کنید که این اتفاق برای همه رخ میدهد، حتی خودتان. پس از اینکه کودک شما آرام گرفت، اتفاقات رخداده را خلاصه کنید و دربارهٔ احساسات او باهم گفتوگو کنید.
- از زمان بازی برای شناسایی احساسات استفاده کنید
هنگامی که کودک شما رفتار پرخاشگرانه نشان میدهد، به او کمک کنید تا آنچه را که میتواند و نمیتواند انجام دهد به زبان آورد. یک راه عالی برای این کار بازی کردن است. بازی روشی طبیعی برای تجربه، کاوش و گفتوگو در مورد احساسات مختلف برای کودکان است. یک روش ساده برای انجام این کار استفاده از حیوانات عروسکی یا عروسکها برای اجرای داستانهایی است که کودک شما میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. این بازیها ابزاری عالی برای مدلسازی تنظیم عاطفی هستند.
- زمان خواندن
اگر میخواهید سواد عاطفی و همدلی را به کودک خود بیاموزید، از کتابهایی که تصاویر گویایی دارند، استفاده کنید. وقتی در یک داستان اتفاقی شاد، ترسناک یا ناامیدکننده رخ میدهد، مکث کنید و با هم به تصویر نگاه کنید. حالات چهرهٔ شخصیتها، زبان بدن آنها و کارهایی را که انجام میدهند بررسی کنید. هنگام تماشای فیلم با هم، از همین روش استفاده کنید؛ برای مثال، وقتی شخصی را در حال لبخند زدن میبینید، بگویید: “او باید خوشحال باشد” و با بیان موارد دیگر این کار را ادامه دهید.
- شناخت احساسات دیگران
یادگیری همدلی با دیگران و پاسخگویی مناسب به احساسات شخص دیگر مهارت مهمی در ایجاد روابط است. همانند روشهایی که در بالا بیان شد، میتوانید با نشان دادن تصاویر، نقاشیها و بازی کردن در مورد نقش کلمات، زبان بدن و تجربههایی که احساسات شخص را به تصویر میکشند، بحث کنید.
به یاد داشته باشید که دانستن چگونگی تنظیم و شناسایی احساسات یک مهارت بسیار مهم برای پرورش کودکان است. همانطور که “دانیل گلمن” روانشناس برجسته میگوید: “اگر تواناییهای عاطفی شما محدود است، اگر خودآگاهی ندارید، اگر قادر به کنترل احساسات ناراحتکنندهٔ خود نیستید، اگر نمیتوانید همدلی ایجاد کنید و روابط مؤثری داشته باشید، پس مهم نیست که چقدر باهوشید؛ زیرا به نتیجهای نخواهید رسید”.