آنچه در این مقاله میخوانید:
پدر و مادر نمونه بودن، کار سختی نیست. لازم نیست بیشازحد برای فرزندمان خارج کنیم، زندگیمان را بهکل وقف فرزندمان کنیم، یا فداکاریهای اسطورهای ویژهای انجام دهیم. پدر و مادر نمونه بودن، یعنی همراهی و حمایت از کودک، بدون آنکه بچه احساس فشار روانی کند، که آزادیاش گرفته شده؛ یعنی مسیر را به بچهها نشان دادن. نه اینکه جای آنها قدم برداریم، جای آنها فکر کنیم و جای آنها حرف بزنیم. پدر و مادر نمونه شدن، کار سختی نیست. کافیست چند نکتهی ساده را رعایت کنیم. خیلی کارها را نباید انجام داد. به چه معنا؟
پنج یادداشت، تحت عنوان سری «ویژگیهای پدر و مادر نمونه» در آوک خواهیم داشت. در هر یادداشت، کمی مفصل دربارهی هر مورد صحبت خواهیم کرد. با لحنی خودمانیتر از همیشه؛ طوریکه کمتر مشابهش را خوانده باشید. متن حاضر، چهارمین قسمت از این سری است. باهم نکاتی را مرور میکنیم، به رفتارمان با بچهها و به خودمان فکر خواهیم کرد.
در یادداشتهای قبل، دربارهی چند ویژگی ساده و در دسترس برای نمونهشدن پدر و مادرها حرف زدیم. حمایت مدیریتشده، تشویق کودکان به مستقلشدن، توجه به تقلیدپذیری کودکان، پرهیز از توهین و تحقیر و توجه به جزئیات روزمره، چندمورد از نکات یادداشتهای قبلی بودند. در این متن، بهسراغ نکات دیگری دراینباره میرویم؛ برای شما که پدر و مادر نمونهاید.
پدر و مادر نمونه چه ویژگیهایی دارند؟
یک. معجزهی عذرخواهی!
عذرخواهی همیشه سخت است. هر کاری بکنیم، باز به معنای کوچکشدن است. همین که میپذیریم نباید کاری را میکردهایم، بخشی از تصمیمات و تواناییهای ما زیر سؤال میرود. گاهی، غرور آدم به این اتفاق راضی نمیشود. راستش خیلی هم نمیشود با اینکه عذرخواهی آدم را کوچک نمیکند، موافق بود؛ حداقل در مواردی. اما شاید بشود با این گزاره موافق بود: گاهی برای بزرگشدن، لازم است کوچک شوی. بهخصوص پیش عزیزانت.
از بچهها عذرخواهی کنیم. پدر و مادرهای نمونه این کار را میکنند. بابت اشتباههامان عذرخواهی کنیم. برای آنها توضیح بدهیم که اشتباه کردهایم، دلیل اشتباهمان چه بوده و از این به بعد با توجه به چه نکاتی قرار است از رخدادن دوبارهی آن اشتباه جلوگیری کنیم. این راز زندگی پدر و مادرهای نمونه است. چیزی که اهمیت دارد، توضیحات تکمیلی ما بعد از عذرخواهی و بیان تصمیممان برای جلوگیری از اشتباه رخداده است.
اگر سر فرزندتان فریاد زدهاید، نگران نباشید که با عذرخواهی ابهتتان پیش او خدشهدار میشود. ابهت را میشود دوباره بازسازی کرد. اتفاقی که جبرانناپذیر است، این است که در ذهن کودکتان جا انداختهاید که با اعمال خشونت میشود کارها را پیش برد و هر کس که زور و فریاد بیشتری دارد، عاقبت حرفش به کرسی مینشیند. عذرخواهی، بههمراه توضیح دلیل اشتباهها، همیشه به تربیت کودکان کمک میکند.
- اگر به این مبحث علاقهمندید، میتوانید با کلیک روی اینجا مطلبی مشابه بخوانید.
دو. انضباط خوب است، اما نه به شکل پادگانی!
رعایت نظم، آموزش نظم به کودکان، یکی از اصول مهم تربیت است. با انضباط، بهتر میشود. بدون نظم، کودکان مستعدند لوس، ناسپاس یا حریص بار بیایند. برای امور کلی خوب است نظم و قاعده وجود داشته باشد. مثلاً وقتی قرار است چیزی را به کودکتان آموزش دهید، بهتر است این کار را در سریهای زمانی منظمی پیش ببرید. این نظم، به جدیگرفتن امر آموزش کمک میکند.
با این حال، باید توجه داشت، نظم بیش از حد، وضع قوانین افراطی میتواند به افسردگی، خستگی و سرخوردگی منجر شود. پدر و مادر نمونه، هم به رعایت نظم توجه دارند، و هم حواسشان هست زندگی را بیش ازحد مکانیکی و بیروح نکنند. قوانین سفت و سخت، شدید و غیرلازم، طراوت آدمها را میگیرد، خلاقیتشان را محدود میسازد.
این سری یادداشت از آوک، ادامه خواهد داشت. با کلیک روی اینجا به سراغ اولین یادداشت از سری مطالب حاضر بروید. در دو یادداشت قبلی، بحث پدر و مادر نمونه را آغاز کردیم.