آنچه در این مقاله میخوانید:
خلاصه
برای همهی ما پیش آمده است؛ ناگهان صدای بلندی را میشنوید، سر خود را برمیگردانید و یک جعبهی اسباببازی دست نخورده را میبینید که توی اتاق پخش شده و بعد فرزندتان میگوید: «کارِ من نبود!» دروغ کودکان تاحد زیادی نتیجهی شرایط محیطی آنهاست. این مقاله را بخوانید، که روی دروغگویی در کودکان متمرکز میشود.
دروغشنیدن از فرزندتان برای اولینبار میتواند ناراحتکننده باشد، اما مهم است که بدانید این یک رفتار کاملاً طبیعی در کوکان است. آنها هنوز در حال یادگیری مهارتهای اجتماعی و عاطفی هستند. برای آنکه کودکتان را به صداقت دعوت کنید، ابتدا باید دلایل و ریشههای دروغگویی را دریابید. در ادامه، به مهمترین دلایلی که ممکن است کودکتان تحتتأثیر آنها دروغی بگوید، پرداختهایم و در آخر، چند راهکار برای مبارزه با این خصیصهی ناپسند ارائه دادهایم.
دروغگویی در کودکان چه دلایلی دارد؟
یک. جلبتوجه والدین و اطرافیان
یکی از مهمترین دلایل دروغگویی در کودکان، کمتوجهی اطرافیان به آنها است. کودکان وقتی از مسیر منطقی نمیتوانند توجه اطرافیانشان را جلب کنند، ناخواسته به هر دری میزنند تا برای اطرافیانشان مهم بهنظر بیایند. گاهی دربارهی حادثهای اغراق میکنند، گاهی هم دربارهی وقع اتفاقی یا کیفیت و دلایل آن دروغ میگویند، تا به این واسطه حرفهای مهمی برای گفتن به شما داشته باشند؛ توجه شما را به خودشان جلب کنند و با شما ارتباط برقرار کنند.
بنابراین در نظر داشته باشید، محبت کافی به فرزند میتواند محرک رفتارهای صادقانه در او باشد.
دو. تقلید از رفتار والدین
شاید شما برای متقاعدکردن کسی دروغی بگویید و موفق شوید نظر طرف مقابلتان را جلب کنید؛ مثلاً بهدروغ به دوستتان میگویید از صبح خانه نبودهاید و تازه به منزل برگشتهاید. کودکتان بدون اینکه بخواهد یا حتی ابعاد ماجرا را درک کند، از این ترفندهای شما برای گذراندن امورش استفاده میکند. ناگهان در ذهن او حک میشود که میتواند دربارهی رفتار، برنامهها و اهدافش به دیگران اطلاعات غلطی بدهد. پس خیلی اوقات، بذر عدم صداقت را ما در وجود فرزندمان کاشتهایم، اما وقتی ثمرهی آن را در رفتار و گفتار کودکمان مشاهده میکنیم، او را مقصر میدانیم.
سه. مؤاخذه، سرزنش و تنبیه کودکان
تجربههای قبلی کودک در بیان صادقانهی مشکلات، در تعیین صداقت او بسیار اثرگذار است. اگر وقتی کودک دچار اشتباه میشود و شما او را بیشازحد سرزنش یا حتی تحقیر میکنید، در نظر داشته باشید که دفعات بعد، صداقت کمتری از او خواهید شنید.
رفتارهای اشتباه کودک را باید به او گوشزد کرد و برایش دلایل نادرستی بعضی کارها را توضیح داد، اما باید به گونهای مدیریت کرد که کودک را از راستگویی پشیمان نکنیم یا نترسانیم. خیلی از اوقات، کودکان راستگویی را کنار میگذارند، چون از شما میترسند.
چهار. کمرنگبودن مرز خیال و واقعیت در کودکان
خیلی از اوقات، کودکان، بهخصوص کمسنوسالترها، نمیتوانند مرز مشخصی میان خیال و واقعیت قائل باشند. مثلاً کودکی در عالم خیال تصور میکند همسایهشان کنار او آمده و خواسته عروسکش را ازش بگیرد. در این موارد، نباید او را به سوءظن و دروغ متهم کنیم. کودکان بیش از آنچه ما تصور میکنیم، خیالپردازی میکنند؛ حتی گاهی ما را جزئی از دنیای خیالی میبینند. بنابراین وقتی حرفی غیرواقعی از فرزندتان میشنوید، عصبی نشوید. برای لحظهای تصور کنید فقط عالم خیال و واقعیت را درهم آمیخته.
در ارتباط با تصورات خیالی کودک، اطلاعات بیشتری از آوک دریافت کنید:
راههای دعوت کودک به راستگویی
یک. گفتن حقیقت را برای او آسان کنید. به او آموزش بدهید که کمدردسرترین راه برای مواجهه با مشکلات، صداقت است.
دو. بابت راستگویی، از فرزندتان قدردانی کنید. برای این رفتار او، جایزهی مشخصی در نظر بگیرید. بهعنوان مثال به او شکلاتی بدهید و بگویید، جایزهی صداقتش بوده.
بیشتر بخوانید:
سه. با او تمرین کنید تا تمام حقیقت یک ماجرا را به ذهن بسپارد و وقت تعریفکردن آنها، تا جای امکان دخل و تصرفی در وقایع نداشته باشد. برایش توضیح دهید که باید همهی ماجرا را به یاد بیاورد، نه فقط بخشهایی که منفعتش وابسته به آنها است.
چهار. مراقب جزئبات رفتار خودتان باشید. بیش از همه، مراقب تماسهای تلفنیتان باشید. اگر پشت تلفن، گزارشی غیرواقعی از روزمرهی خود به کسی بدهید، به کودکتان ناخواسته دروغگویی را آموزش دادهاید.
پنج. اصل را بر صداقت و اعتماد به فرزندتان بگذارید. وسواس شما در گفتنِ «داری راست میگی؟» یا «دروغ نگو!» نتیجهی خوبی برای فرزندتان ندارد. طوری رفتار کنید که او در خودش را پیش شما آدم صادقی بداند.
در پایان، نگرانی خاصی در ارتباط با دروغگویی فرزندتان ندشته باشید و در این رابطه، بههیچ عنوان او را تنبیه نکنید. فرزندتان بهزودی و با کمک شما، از مرحلهی نیاز به دروغ گذر خواهد کرد؛ بهخصوص اگر اطراف او را با صداقت و اعتماد پُر کرده باشید.