تغییر در ذات ماست! ما در جهانی زندگی میکنیم که دائماً در حال تغییر است؛ جایی که یاد گرفتهایم خود را با شرایط و محیطهای جدید وفق دهیم. با کشف و تجربهٔ چیزهای جدید، شیوههای تربیتی و اعتقادهای فرهنگی ما نیز تغییر میکنند.
تجربه به ما آموخته است که برخی از کارهای سنتی یا فرزندپروری به سبک قدیمی برای ما خوب نیستند؛ بنابراین ما تلاش میکنیم که آنها را کاملاً تغییر دهیم اما در مورد سؤالهایی که هنوز نتوانستهایم به آنها پاسخ دهیم، چطور؟ یا دانش غلطی که فکر میکردیم درست است؟ تحقیقات جدید نشان داد برخی از اعمال والدین و عقاید فرهنگی که در گذشته رواج داشتهاند، بسیار خوب بودهاند و نباید آنها را رها کنیم؛ زیرا این موارد برای رشد سالم مغز ضروری است.
نوزادان انسان با نیاز متولد میشوند؛ زیرا مغز آنها هنوز به طور کامل رشد نکردهاند. “دارسیا ناروائز”، استاد روانشناسی و متخصص اخلاق و رشد مغز میگوید که فرزندپروری اولیهٔ اجداد ما شامل شیردهی، پاسخگویی، لمس کردن، بازی کردن و زایمان طبیعی بودهاست. مطالعات نشان داده است که همهٔ این شیوههای تربیتی، تأثیر مثبتی بر رشد مغز کودک دارند.
برای مثال، شیردهی مواد مغذی را فراهم میکند و به ایجاد پیوند عاطفی بین مادر و کودک کمک میکند. بازی کردن یک شکل اساسی از یادگیری و بیان در کودکان است که به نوزادان کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی و خودکنترلی را در خود رشد دهند و لمس کردن، به عنوان نوعی زبان، بر همدلی و خویشتنداری تأثیر میگذارد. مشکل این است که ما برخی از شیوههای اجدادمان را رها کردهایم؛ زیرا باورهای فرهنگی یا معاصر ما تغییر کردهاست و در نتیجه، رفتار ما نسبت به کودکان نیز تغییر کردهاست.
براساس سازمان والدین مدرن “Narvaez ” اعمال و عقاید نادرست مانند استفاده از شیرخشک یا منزوی کردن کودکان نوپا”، ممکن است تأثیری منفی بر رشد مغز کودک داشته باشد. امروزه مادران کمتری شیردهی را انتخاب میکنند، کودکان آنقدرها اجازهٔ بازی کردن را ندارند و نوزادان اکنون زمان بیشتری را در کالسکهها یا صندلیهای اتومبیل میگذرانند تا در آغوش والدینشان. رفتارهای ما با توجه به باورهای فرهنگی مانند “به سرعت به گریه کودک پاسخ ندهید؛ زیرا ممکن است او را لوس کنید” شکل گرفته است، درحالی که این باور درست نیست. پاسخگویی در تجربههای اولیهٔ زندگی اهمیت دارد؛ زیرا ممکن است مهارتهای اجتماعی، سبک دلبستگی و رشد عاطفی کودک را در آینده تعیین کند. اکنون میدانیم که انکار پاسخ به گریهٔ کودک ممکن است عواقب طولانی مدتی داشته باشد و بر سلامت احساسی وی تأثیری منفی بگذارد.
تغییر اجتنابناپذیر است! باوجوداین، ما هنوز هم ممکن است برخی از ارزشمندترین شیوههای فرزندپروری گذشتهٔ خود را حفظ کنیم. نوزادان برای رشد سالم و داشتن زندگی عاطفی بهتر، به والدین پاسخگو و پرورشدهنده نیاز دارند. تحقیقات جدید برخی از روشهای مدرن فرزند پروری، مانند کمتر شیردادن به نوزاد و پاسخ ندادن به گریههای او را به تأثیر منفی بر رشد مغز مرتبط دانسته است. ما شاهد افزایش افسردگی، اضطراب و رفتار پرخاشگرایانه در میان کودکان و بزرگسالان بودهایم. اگر ما آیندهٔ بهتری برای نسلهای خود میخواهیم، باید برخی از روشهای تربیتی پدر و مادرمان را دنبال کنیم؛ زیرا اینها بخشی از مراحل رشد کودکان کوچک ما هستند.