آنچه در این مقاله میخوانید:
وقتی همکاری با شخصی دیگر برای ما همیشه کار سختی است، تصور کنید که برای کوچولوی شما چگونه است!
مشارکت به این معنی است که دو یا چند نفر با هم برای رسیدن به یک هدف مشترک کار میکنند و هریک از آنها در طول روند، نقشی فردی دارند و در پایان، پاداش براساس آن کار در میانشان تقسیم میشود. علاوهبراین، همکاری شامل مهارتهای پیشرفتهٔ شناختی و اجتماعی است که به کودکان اجازه میدهد درک کنند وقتی با انجام کاری موافقت میکنند، انتظارهایی را برای دیگران به وجود میآورند؛ برای مثال، اگر بچهای به او گفت: “بیایید یک برج بسازیم” و او پاسخ داد: “باشه!”، او موافقت کرده است که همکاری کند و یک تعهد متقابل بین آنها ایجاد شده است؛ بنابراین، آیا واقعاً همکاری برای فرزند شما بسیار پیچیده است؟ قطعاً نه! کوچولوی شما ممکن است شما را با اینکه چقدر باهوش است متعجب کند. البته، پیشرفت یک روند تدریجی است و همهٔ اینها بستگی به این دارد که کوچولوی شما در چه مرحلهای قرار دارد. برخی از مطالعات نتایج جالبی یافتهاند که توانایی همکاری کودکان در مراحل مختلف را نشان میدهد.
بچههای یک ساله
اگرچه نوزادان در ۶ ماهگی میتوانند به سایر نوزادان علاقه نشان دهند، در این مرحله تعامل بین آنها بهندرت اتفاق میافتد. گاهیاوقات آنها میتوانند با بزرگسالان در بازیهای ساده همکاری کنند و ممکن است با دیدن رفتار آنها، اهداف دیگران را درک کنند. بااینحال، این برای آنها کافی نیست که هدف خود را با هدف همسالان یکسان کنند و برای رسیدن به یک هدف با هم کار کنند؛ بنابراین، فعالیت هماهنگ بین دو نوزاد در این سن غیرمعمول خواهد بود و به احتمال زیاد به دلیل همزمانی و نه همکاری اتفاق میافتد؛ زیرا آنها هنوز قادر به در نظر گرفتن اقدامات همسالان خود نیستند، حتی اگر این موارد به آنها کمک کند تا به اهداف خود برسند.
بچههای دو ساله
در این مرحله، بچهها شروع به تعامل بیشتر با سایر کودکان میکنند و دنیای اجتماعی خود را گسترش میدهند؛ بنابراین مهارتهای اجتماعی آنها بهبود مییابد، آنها قادر خواهند بود اهداف مختلف را از طیف گستردهای از رفتارها یا حتی از نشانههای دقیقتر استنباط کنند. بهعلاوه، اکنون آنها شروع به تقلید از دیگران در طول بازی میکنند. به همین دلیل، کودکان در این سن بهتر قادر به همکاری و ایجاد اهداف مشترک با یکدیگر خواهند بود؛ بنابراین آنها به تدریج، مهارتهای لازم را برای همکاری فعال در جهت رسیدن به یک هدف مشترک، با در نظر گرفتن اقدامات کودک دیگر و تنظیم خود با استفاده از روشهایی مانند نظارت، زمانبندی و نوبت گرفتن کسب میکنند. برخلاف کودکان یک ساله، کودکان در این سن میتوانند همسالان خود را به عنوان دوستانی که میتوانند با هم همکاری کنند، ببینند. هنوز هم ممکن است که همکاری آنها نتیجهٔ آن باشد که هریک از آنها بخواهند به هدف خود برسند اما متوجه نشوند که کودک دیگر نیز همان قصد را دارد؛ یعنی ممکن است یک بچه درک کند که برای رسیدن به هدفش کودک نوپای دیگر باید کار خاصی را انجام دهد اما هنوز نمیفهمد که آنها در واقع به همین منظور کار میکنند.
بچههای سه ساله
در این مرحله، کودکان نوپا بیشتر تمایل دارند که نیازها و خواستههای دیگران را در نظر بگیرند و هنگام صحبت بیشتر روی دیگری تمرکز میکنند؛ برای مثال برای گفتن یا درخواست کردن از کودک همسال خود برای انجام دادن کاری؛ بنابراین رفتار همکاری آنها پاسخگوتر خواهد بود و بسیار تحت تأثیر همسالان خود قرار خواهند گرفت. اکنون، آنها میفهمند که تعهد مشترک چیست و چگونه مسئولیت همکاری با یکدیگر را ایجاد میکند. این را میتوان در حالتهای مختلف نشان داد؛ برای مثال اگر یکی از آنها پاداش بیشتری بگیرد، دیگری اصرار میکند که همان را دریافت کند یا بچهٔ اول سهم خودش را تقسیم میکند یا اگر یکی از بچهها بیش از آنچه لیاقتش را دارد دریافت کند، دیگری اعتراض خواهد کرد و احتمالاً به آنچه حقش بوده خواهد رسید. علاوهبراین، کودکان در این سن متوجه خواهند شد که وقتی دیگر نمیخواهند بخشی از تعهد خود را انجام دهند، باید اجازه بگیرند یا عذرخواهی کنند (گاهیاوقات این فقط در قالب جملههایی مانند “دیگر نمیخواهم این کار را انجام دهم” یا ” بیایید به جای آن، این کار را انجام دهیم! بیان میشود”). کودکان نوپا میتوانند پاسخهای متفاوتی نسبت به شریکی که مأموریت را ترک میکند داشته باشند؛ از یک طرف، انها ممکن است اعتراض کنند اگر که بدانند این کار عمدی بوده است. از طرف دیگر، آنها ممکن است به همسالان خود نقششان را بیاموزند چنانچه آنها نقش خود را خوب نفهمیده باشند؛ بنابراین، کودکان در این سن چندین مهارت شناختی را نشان میدهند که به آنها امکان میدهد اهداف دیگران را تشخیص دهند و بین شریکی که میداند و دیگری که نادان است تفاوت قائل شوند.
اگر علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتر هستید، لینک های زیر را بررسی کنید: