ما در بزرگسالی به حدی بر حرف زدن مسلط می شویم که هیچگاه به این موضوع که توانایی برقراری ارتباط و بیان نیازها و خواستههای خود را نداشته باشیم، فکر هم نمی کنیم. در طی این سال ها به مرحله ای می رسیم که حتی میتوانیم کلمات جدید را بدون نیاز به تکرارشان بیاموزیم، و تنها زمانی برای بیان کردن کلمهای تلاش میکنیم که میخواهیم به زبان دیگری صحبت کنیم. اما در سوی دیگر، کودکان ما با تلاش کردن برای گفتن چیزی بدون دانستن کلمات درست آن، یا توانایی محدود برای بیان تلفظ صحیح واژهها کاملاً آشنای و درگیر هستند.
زیرا فراگیری زبان فرایندی پیچیده است. از یک طرف، به توسعه شناختی نمادسازی یک شیء با سیستم نشانههای نوشتاری یا گفتاری بستگی دارد و از طرف دیگر به جنبههای فیزیکی تولید صداهای خاص با لب، دندان، کام، فک، تنفس و تارهای صوتی و بیان آنها در هزاران ترکیب و توالی مختلف نیاز دارد.
در هر زبان، به کوچکترین واحدی آوایی زبان «واج» گفته میشود و هر زبانی دارای مجموعهای متفاوت از آواهاست که همه آن ها دارای واج و از نظر دشواری با یکدیگر متفاوتاند. از این رو، کودکان در سنین مختلف واجها را میآموزند. براساس مطالعات دانشگاه اطفال آمریکا، فراگیری واجها بیشتر در سنین ۲۴ تا ۶۰ ماهگی رخ میدهد. در ۴ سالگی اغلب کودکان بر بیشتر آواهای زبان مادری خود را تسلط خواهند یافت، غالباً به استثنای / r / زیرا تلفظ کردن آن دشوارتر است. در اوایل سال ۱۹۷۱، متخصصان زبان درمانی تشخیص دادند که بین نحوه تشخیص و تمایز اصوات مختلف گفتاری در کودکان پیشدبستانی و توانایی آنها در تولید دوباره آن واجها در هنگام صحبت، ارتباط زیادی وجود دارد. به دنبال نتایج مقالهای که در مجله انگلیسی اختلالات ارتباطات منتشر شده است، بهترین توصیه برای تقویت توانایی تلفظ واجهای مختلف در فرزندتان، صحبت کردن مداوم و به کار بردن کلمات مختلف با تلفظ صحیح در هنگام گفتوگو با آن هاست.