آنچه در این مقاله میخوانید:
تصمیمگیری در مورد نحوه تربیت فرزند چالشی است که همه والدین با آن روبرو هستند. همه والدین میخواهند بهترین کارهای ممکن را برای فرزندان خود انجام دهند اما گاهی با وجود تمام تلاشها و از خودگذشتگیهای والدین، باز هم فرآیند تربیت فرزند و سر و کله زدن با کودکان، بسیار برای والدین فرساینده و آزاردهنده میشود و تمام انرژی آنها، بجای رسیدن به پیشرفت و آموزش، صرف پیشگیری از بحرانها یا حل مشکلات ناخواسته با کودکانشان میشود. اینکه پدر یا مادر چه سبک تربیتی را برای پرورش و تربیت فرزند خود مدنظر قرار بگیرند و از کدام یک از سبکهای فرزندپروری استفاده کنند همیشه میتواند چالش بزرگی برای آنها باشد و اضطراب زیادی ایجاد کند. سبکهای فرزند پروری هر فردی با فرد دیگر متفاوت است و والدین کودک معمولا بر اساس دانستهها و سلیقه و ارزشهای خود، و همچنین سبکی که خودشان تربیت شده اند، انتخاب میکنند که چگونه با کودک خود رفتار کنند و معمولا برای دفاع از سبک خود، استدلالهایی نیز دارند. در این مطلب سعی میکنیم به طور مختصر و مفید درباره انواع سبکهای فرزندپروری صحبت کنیم و به شما کمک کنیم تا بهترین سبک فرزندپروری برای تربیت کودک خود را با توجه به شرایط و دانش خود انتخاب کنید.
منظور از سبکهای فرزندپروری چیست؟
در دهه ۱۹۶۰ ، دایانا بامریند (Diana Baumrind)، سه سبک اصلی برای فرزندپروری را شناسایی و آن ها را مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه نامگذاری کرد. بعدا و در دهه ۸۰ میلادی، النور مککوبی و جان مارتی، محققان دانشگاه استنفورد، یک سبک فرزندپروری دیگر به نام غافل به این لیست اضافه شود و این ۴ دسته، تا به امروز جزء انواع سبکهای فرزندپروری شناخته میشوند: مقتدرانه، سهلگیرانه، سختگیرانه (مستبد) و غافل.
تشخیص و اندازهگیری سبکهای فرزندپروری
تاثیر سبکهای فرزندپروری بر رشد کودک و اینکه چگونه این تاثیرات خود را در بزرگسالی کودک نشان میدهند، هنوز موضوع بحث و بررسی بین روانشناسان دنیاست. مسئله اینجاست که اندازهگیری و تشخیص سبکهای فرزندپروری و تاثیرات آن بسیار کار دشواری است. زیرا در فرایند رشد و تربیت فرزند، ممکن است مسائل بسیار زیادی دخیل باشد که تشخیص و اندازهگیری تمام این مسائل عملا امکانپذیر نیست. اما در کل، درباره اینکه هر کدام از سبکهای فرزندپروری چه ویژگیهایی دارد و میتواند چه پیامدهایی در بزرگسالی داشته باشد، توافقهایی صورت گرفته که تا حد مقبولی قابل اندازه گیری و تشخیص است. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در علوم انسانی هیچ چیز صد در صدی و قطعی وجود ندارد و همه مسائل و موارد دائما میتواند تغییر کرده و چالشهای جدیدی ایجاد کند.
سبکهای فرزندپروری والدین میتواند بر همه چیز تاثیر گذار باشد، از عزت نفس و سلامت جسمانی کودک گرفته تا نحوه ارتباط آنها با دیگران. مهم است که مطمئن شوید نحوه فرزندپروری شما از رشد و پیشرفت سالم کودک حمایت میکند، زیرا نحوه تعامل شما با فرزندتان تا پایان عمر بر آنها تاثیر خواهد گذاشت.
ما در اینجا انواع سبکهای فرزند پروری را بررسی میکنیم و بیان میکنیم که هر کدام از آنها میتواند چه تاثیری روی کودکانی که با این سبکها بزرگ شده اند بگذارد.
انواع سبکهای فرزندپروری
در ادامه این مطلب به طور مفصل به هر کدام از سبکهای فرزندپروری خواهیم پرداخت.
استبدادی
این سبک فرزندپروری که با عنوانهای مستبدانه، زورگویانه، سختگیرانه، دیکتاتوری و مستبد نیز شناخته میشود، سبکی است که والدین در آن در مورد تمام چراهای کودک یک پاسخ دارند: «چون من میگم». در این سبک فرزندپروری، والدین بدون ارائه دلیل کودک را مجبور میکنند که از دستورات و قوانین آنها پیروری کنند و کودک نیز بدون چون و چرا آن قوانین را بپذیرد. قوانین در این سبک فرزندپروری معملوا سختگیرانه هستند و جایی برای بحث، اصلاح، توافق یا انعطاف وجود ندارد. مجازاتی که برای نقض قوانین در نظر گرفته میشود معمولا شدید، پیشبینی نشده و غیرمنصفانه است و کودک معمولا نمیداند بعد از هر نقض قانون، چه تنبیهی در انتظار او خواهد بود.
در این نوع خانواده، کوکان به ندرت در زندگی خود حرفی برای گفتن دارند و در عوض از آنها انتظار میرود که بدون هیچگونه سوالی از هر کاری که به آنها گفته میشود اطاعت کنند. تنبیه ها اغلب برای اطمینان از اطاعت به کار میرود و محبت کردن، اگر هم وجود داشته باشد بسیار کم است.
والدین مستبد ویژگیهای زیر را دارند:
- والدین مستبد کودک خود را نمیپذیرد و اگر پذیرشی وجود داشته باشد مشروط است. یعنی به شرط رفتار خاصی کودک پذیرفته میشود.
- این نوع والدین روابط محدودی با کودکان خود دارند. سرد و طرد کننده هستند.
- مدام سعی میکنند قدرت خود را نمایش دهند.
- آنها با فرزند خود مانند زیر دست و برده رفتار میکنند. مانند دیکتاتورها.
این نوع سبک فرزندپروری می تواند عواقب بسیار مخربی روی کودک بگذارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
- ایجاد ذهنیت دنبال کننده یا پیروی کننده که در آن، اینگونه کودکان در تصمیمگیری برای خودشان مشکل دارند و مدام نگاهشان به چشم و دهان دیگران است.
- به تنهایی در تشخیص درست از نادرست مشکل دارند.
- عزت نفس پایینی دارند و به دنبال این هستند که تایید ارزشهای خود را از چهرهها و افرادی که قدرت بیشتری دارند دریافت کنند.
همچنین به نظر میرسد که سبک فرزندپروری مستبدانه، خیلی ماندگاری در ذهن کودک ندارد. به محض اینکه کودک از والدین دور میشود و از زیر کنترل آنها خارج میشود، سعی میکند به شکلی که دوست دارد زندگی و رفتار کند. البته گاهی اثرات مخرب این سبک، باعث شده چیزهایی که کودک دوست داشته فراموش شود یا کودک برای جبران سرکوبهای گذشته، دست به افراط در علایق خود بزند. همچنین کودک تربیت شده در این نوع خانوادهها، معمولا ترجیح میدهد از هرکسی غیر از والدین خود راهنمایی بگیرد و همین مسئله در عین حال که میتواند به او احساس بهتری بدهد، میتواند باعث گمراه تر شدن او نیز بشود.
مقتدرانه
این سبک فرزندپروری را به طور کلی، بهترین سبک فرزندپروری برای تربیت کودک در نظر میگیرند، زیرا سعی میکند تعادل خوبی بین ساختارمندی و استقلال در کودک ایجاد کند. در عین حال که کودک را با قوانین و محدودیتهای منطقی و عادلانه آشنا میکند، سعی میکند استقلال و عزت نفس کودک را نیز تقویت کند. این رویکرد به کودک اجازه میدهد در محدودههای معقول رشد کرده و تواناییها و استعدادهای خود را کشف کند. والدینی که از این سبک استفاده میکنند، استانداردهای خاص و سختگیرانه خود را تعیین میکنند و انتظار دارند کودک از آنها پیروی کند، اما در عین حال با ایجاد یک محیط امن و مراقبت عاطفی و احساسی از کودک، اعتماد را تقویت میکند و حمایت خود از کودک را به او نشان میدهد.
این سبک را میتوان به عنوان یک روش سخت اما منصفانه در نظر گرفت. یا اصطلاح محکم اما رشددهنده را برای آن بکار گرفت. اینجا نظم و قانون حرف اول را میزند و تخطی از قانون تنبیه خواهد داشت، اما قوانین منصفانه هستند، در مورد آنها به کودک توضیح داده شده، به سوالات و ابهامات کودک جواب داده میشود و در عین حال تنبیه نقض قوانین هم برای کودک آشکار است. یعنی کودک هیچوقت سورپرایز نمیشود که چرا با او اینگونه رفتار شد زیرا قانون برای او روشن بوده، جرم خود را میداند و معمولا تنبیه را میپذیرد. کودک در این رویکرد اجازه اشتباه کردن دارد و میتواند بدون ترس از قضاوت، آزادی خود را داشته باشد زیرا ساختاری وجود دارد که والدین همیشه به عنوان حامی و راهنمای مقتدر و مهربان کنار کودک قرار دارند. ویژگیهای والدین مقتدر از نظر بامریند اینگونه است:
- قاطع هستند اما محدود کننده نیستند و دخالت نمیکنند.
- صمیمی هستند و نسبت به نیازهای کودک حساس هستند.
- روشهای انضباطی آنها معمولا حمایتی است نه تنبیهی. اگر کودک اشتباه کند، جلوی بچه میایستد اما توهین نمیکند، تذکر میدهد اما فحاشی نمیکند.
- از رفتارهای نامناسب کودک نمیترسد و میتواند در مقابل عصبانیت و پرخاش کودک مقاومت کند.
- این والدین توانایی ابراز علاقه کلامی و غیر کلامی را دارند.
- کودک را کنترل میکنند اما به گونهای که کودک استقلال خود را نیز از دست ندهد.
- آنها از کودکانشان نیز انتظار دارند که مقتدر و با اعتماد به نفس باشند و به همان اندازه از نظر اجتماعی مسئولیت پذیر نیز باشند و به همان میزان که میتوانند به خود اتکا داشته باشند، توانایی همکاری و کار تیمی را نیز داشته باشد.
همچنین این سبک فرزندپروری میتواند روی کودک تاثیرات زیر را ایجاد کند:
- اعتماد به نفس دارند.
- مسئولیت پذیر هستند.
- میتوانند برای حل مشکلات راه حل پیدا کنند.
- در مورد قضاوتهای خود مطمئن میشوند.
سهلگیر
بر خلاف سبک فرزندپروری مستبدانه، والدین سهلگیر به فرزندانشان اجازه میدهد هر کاری که میخواهند انجام دهند و قوانین یا انضباطی که ممکن است کودک را ناراحت یا ناامید کند اجرا نمیکنند. والدین معمولا برای انتخاب و انجام این سبک، دلایل خود را دارند، مثلا چون خودشان در کودکی درگیر والدین دیکتاتور بوده اند و نسبت به آنها خشمگین هستند، دوست دارند کودکشان آزاد باشد تا آنها را طرد نکنند. یا فکر میکنند اینگونه عقده و کمبودی در کودکشان ایجاد نمیشود. والدین در این سبک اغلب سعی میکنند به عنوان دوست یا همسال برای فرزندشان نقش بازی کنند و تقریبا بلافاصله در برابر خواستههای آنها تسلیم میشوند.
در این سبک والدین در پاسخگویی و رفع نیازهای فرزندشان بسیار عالی هستند، اما چون ساختار و محدودیتی وجو ندارد، میتواند در دراز مدت اثرات منفی با خود به همراه داشته باشد. این والدین در نهایت با کودکانی مواجه میشوند که همیشه خود را محق میدانند یا اینکه به طور باور نکردنی دچار اضطراب میشوند زیرا احساس میکنند کسی کشتی خانواده را هدایت نمیکند و ممکن است به زودی در این بی نظمی و بلاتکلیفی غرق شود. در واقع، کودک این خانواده به دلیل نبودن هیچ قید و بندی، احساس ناامنی با خود به همراه خواهد داشت.
برخی دیگر از ویژگیهای والدین سهلگیر:
- در هر سنی به کودک اجازه میدهند که خودش تصمیم بگیرد.
- خانواده این والدین اغلب آشفته بودند.
- در ظاهر نسبت به کودک خود حساس هستند اما در واقع توقع خاصی از کودک ندارند.
- اینگونه والدین بسیار به ندرت نسبت به سوالات کودک پاسخگو هستند.
برخی از پیامدهای منفی دیگر این نوع از سبکهای فرزندپروری میتواند شامل موارد زیر باشد:
- رشد ضعیف کنترل هیجانات و ناتوانی در تنظیم هیجانی
- سرکشی و پرخاش بیش از حد کودک در زمانهایی که به خواسته خود نمیرسد
- تسلیم شدن هنگام مواجهه با چالشها و مشکلات
- درگیر شدن در رفتارهای ضداجتماعی مخرب مانند استفاده از مواد مخدر و الکل
غافل
جدیدترین مورد اضافه شده با سبکهای فرزندپروری، سبک فرزندپروری غافل است. والدین غافل و بی تفاوت، اصلا با فرزند خود هیچ تعاملی برقرار نمیکنند. به کودکان هیچگونه قانون، ساختار یا محبتی نمیدهند و کودکان تا حد زیادی به حال خود رها میشوند. این سبک فرزندپروری به ویژه زمانی که در آن زیاده روی صورت بگیرد، میتواند کودک را در معرض خطرات جدی قرار دهد و منجر به رها کردن خانه توسط آنها شود. زمانی که والدین هیچ نقش و حضوری در زندگی کودک ندارند، کودک ترجیح میدهد زمان خود را جایی غیر از خانه خودشان بگذراند. میتوان به این نوع والدین، والدین غایب و غیرحضوری هم گفت چون عملا انگار دخالتی در زندگی کودک ندارند.
برخی ویژگیهای والدین غافل:
- والدین غافل زیاد با فرزندان خود تعامل یا گفتگو نمیکنند
- در فعالیتها یا مراسم مربوط به فرزند خود شرکت نمیکنند.
- برای هیچ نوع ارتباط عاطفی با کودک خود تلاش نمیکنند.
- ممکن است مدتها کودکان خود را رها کنند و هیچ احساس مسئولیتی نسبت به کودک خود ندارند.
حتی اگر بر اساس این سبک، کودک از نظر جسمانی و بدنی آسیب جدی نبیند، قطعا از نظر روانی عواقب سختی در انتظار اینگونه کودکان است و میتواند پیامدهای زیر را برای کودک به همراه داشته باشد:
- افسرده شدن کودک
- تلاش زیاد و تقلا برای ایجاد روابط نزدیک
- داشتن روابط شکست خورده و ناموفق
- حمله به دیگران از طریق رفتار بزهکارانه و خشونت آمیز
- بریدن از دیگران و قطع ارتباط با اطرافیان
والدین غافل کودکانی را تربیت میکنند که دچار مشکلات دلبستگی هستند، زیرا پیوند بین کودک و والد بسیار کوتاه مدت و زودگذر است.
بهترین سبک فرزندپروری برای تربیت کودک
همانگونه که گفتیم، بهترین سبک فرزندپروری برای تربیت کودک، سبک فرزندپروری مقتدر است. در این سبک، والدین در عین اینکه اقتدار و کنترل خود را نشان میدهند، با کودک با محبت و احترام برخورد میکنند. همه چیز را برای کودک توضیح میدهند و کودک را به عنوان یک فرد مستقل و قوی بار میآورند. این والدین ترسی از پرخاش ندارند و میتواند نسبت به خشونتهای احتمالی کودک خود مقاومت کند. والدین متقدر میدانندکه کودک بالاخره باید مستقل شده و خانواده را ترک کند و از این بابت، به فرزندان خود افتخار میکنند. آزادی در عین محدودیت.
نتیجه گیری
چیزی به عنوان والدین کامل وجود ندارد. گاهی اوقات والدین را نمیتوان فقط در یک دسته قرار داد یا تمام رفتارهای آنها را در یکی از سبکهای فرزندپروری خلاصه کرد. بنابراین اگر گاهی شبیه والدین غافل رفتار کردید و گاهی زورگو بودید، از خود ناامید نشوید. هنگام برقراری تعادل بین زندگی شخصی و فرزندپروری، ثبات داشتن سخت است. درگیر احساس گناه نباشید و فکر نکنید که والدین خوبی نیستید، تمام این چالشها در تربیت کودک طبیعی است و صرفا سرزنش کردن خودتان چیزی را درست نمیکند.
با اینکه سبک فرزندپروری مقتدرانه، بهترین سبک فرزندپروری برای تربیت کودک است، اما باز هم اگر با سبک دیگری احساس همذات پنداری میکنید، میتوانید آنها را متعادل کرده و تبدیل به والدینی مقتدر شوید.
با فداکاری و تعهد به اینکه بهترین والدینی باشید که میتوانید، سعی کنید یک رابطه مثبت با فرزند خود برقرار کرده و در عین حال، قدرت خود را به شیوهای مثبت و سالم به کودک خود اثبات کنید. با گذشت زمان، فرزند شما از مزایای سبک زندگی مقتدرانه بهره مند میشود. از اینکه نسبت به کودک سختگیر باشید و گاهی کودکتان از تصمیمات شما برنجد ناراحت نشوید. هر بار کودکتان از شما رنجید، بدانید که تصمیم شما احتمالا درست بوده است.