آنچه در این مقاله میخوانید:
خلاصه
تقویت حافظهی کودک تمرینها و راهکارهایی دارد. علاوهبر مسائلی نظیر ژنتیک و تغذیه، تمرینهایی وجود دارند که میتوانند در قدرت حافظه اثرگذار باشند. در این یادداشت، چندمورد از این تمرینها را با هم مرور خواهیم کرد.
کودکان نوپا میتوانند اطلاعات و خاطرات را ذخیره کنند؛ اما از آنجا که بخشهایی از مغز آنها، بهویژه هیپوکامپ و برجستگیهای مغزشان در حال رشد است، بازیابی خاطرات برای آنها بسیار سختتر از بازیابی خاطرات در بزرگسالان است. این بدان معنی است که اگرچه کودک ۳ سالهی شما نمیتواند بسیاری از جنبههای زندگی روزمره را به یاد بیاورد، اما خاطرات هرگز از دست نمیروند.
دیما آمسو، روانشناس باتجربهای از دانشگاه براون معتقد است که هر حافظه اساساً یک واحد از تجربه است و حتی اگر خاطرات خاصی فراموش شوند، کل حافظه، حتی از همان سنین پایین، ثبتشدهاند و اساس هویت هر فرد را تشکیل میدهند.
هرچه زمان میگذرد و فرزند شما فرایند رشد را بیشتر سپری میکند، توانایی او در پردازش اطلاعات، تفکیک اطلاعات حسی، درک مفاهیم زمان و استفاده از زبان برای یادآوری تجارب گذشته نیز رشد میکند و همهی اینها در نهایت به مهارتهای حافظهی او کمک میکند.
در ارتباط با حافظهی کودکان، میتوانید مطالعهی بیشتری داشته باشید:
توصیههایی برای تقویت حافظهی کودک
مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، حافظهی کودک هم قابلیت تقویتشدن دارد. فعالیتهای بسیاری وجود دارد که میتوانید برای کمک به رشد حافظهی کودکتان و تقویت آن انجام دهید. در ادامه چند پیشنهاد آمده است:
روز خود را به یاد بیاورید.
مشارکت خانواده در شرح وقایع روزانهی خود در زمان صرف غذا یا قبل از خواب، عادت خوبی است که میتواند علاوهبر تشویق مهارتهای گفتوگو، رشد زبانی و شناختی کودک را نیز موجب شود.
دو ذهن بهتر از یكی همهچیز را به خاطر میآورد.
پس از انجام فعالیتی مانند رفتن به خانهی یکی از اقوام و سر زدن به آنها یا گردش روزانه، با کوچولوی خود بنشینید و کارهایی را که انجام دادهاید و آنچه را که دیدهاید، باهم مرور کنید. در این فرایند، کودک خود را با سؤالهای سرگرمکننده تحریک کنید.
بازیهایی انجام دهید که به تقویت حافظه کمک میکنند.
اساس بعضی از بازیها، درگیرکردن حافظهی افراد است. کارتهایی برای بازی وجود دارد که در طول بازی پشتورو میشوند و افراد حاضر در بازی، باید به یاد بیاورند تصویر کدام کارتها شبیه بههم بوده. این بازیها، بهطور مستقیم حافظهی کوتاهمدت افراد را درگیر میکنند.
دراینباره، مقالهی دیگری از آوک بخوانید:
آلبوم یا فایل عکسهای خانوادگیتان را مرور کنید.
موقع مرور عکسها، حافظهی کودکتان را بهکار ببرید. مثلاً از او بپرسید «یادته بعد از این عکس، کجا رفتیم غذا بخوریم؟» اگر نمیتواند خاطرات را بهخوبی بهیاد بیاورد، راهنماییاش کنید و مرور خاطرات را یکپله جلوتر ببرید. پیروی همین مثال، جایی که باهم غذا خوردید را به کودک بگویید و به ذهنش جهت دهید، و حالا سؤالهای تازهای در ادامهی پرسش قبل، طرح کنید: «یادته چی خوردیم؟» یا «من یادم نمیآد هوا اونروز چهطور بود. تو یادته؟»
میان رویدادها، تناظر ایجاد کنید.
خاطرات را براساس تفاوت، تشابه یا تناظرشان دستهبندی کنید. آنها را مقایسه کنید؛ مقایسهی رویدادها، به ذهن کمک میکند بهتر وقایع را به یاد بیاورد. مثلاً ساعت رسیدنتان به خانه را نسبت به روزهای قبل مقایسه کنید. به کودکتان بگویید دفعهی قبل که همین شام را داشتیم، فلان اتفاق افتاد. میان غذاها، اتفاقها، زمانها، مهمانها و هرچیزی تناظر ایجاد کنید. اگر قصهای برایش میخوانید، شخصیت قصه را با شخصیت قصهی قبلی مقایسه کنید: «این هم درست مثل قبلی، داستان یه پیرمرد مهربونه.»
این تمرین ذهن کودکتان را به دستهبندی اتفاقات بر مبنای تفاوتها و شباهتها عادت میدهد و در درازمدت منجر به یادآوری بهتر خاطرات میشود.
در انتها به یاد داشته باشید که هرگز در مورد رشد حافظه، کودک خود را سرزنش یا در مقابل ناتوانی او در به یا آوردن چیزی ابراز ناامیدی نکنید؛ در این سن طبیعیست که بچهها چیزهایی را فراموش کنند.