آنچه در این مقاله میخوانید:
مهارتهای اجتماعی، به افراد کمک میکنند تا با خود، اطرافیان و محیط ارتباطی مؤثر و سازگار داشته باشند.
مهارتهای اجتماعی، معمولاً با مهارتهای عاطفی کنارهم بررسی میشوند. به این دلیل که وجوه مشترک فراوانی دارند.
ارتباط مهارتهای عاطفی با مهارتهای اجتماعی
مهارتهای عاطفی، به کودکان کمک میکند تا احساسات خودشان و دیگران را بهتر بشناسند، احساساتشان را بهتر بروز بدهند و کنترل کنند. از اینرو، مهارتهای عاطفی، زمینهساز ارتباط با دیگران هستند. درنتیجه ما در بیشتر مقالات و یادداشتهای این دو مهارت را کنار هم با عنوان «مهارت اجتماعی- عاطفی» میبینیم.
زمینههای عاطفی مثل خشم، مهربانی، بروز احساسات و … بهطور مستقیم روی رابطهی افراد با اطرافیان اثر میگذارد. خیلی از اوقات، نشانههای رفتار اجتماعی با نشانههای هیجان یکسان است. خجالتکشیدن یا ترس بیش از حد، کودکان را از ارتباط با دیگران باز میدارد. یعنی ضعف عاطفی، به ضعف اجتماعی تبدیل میشود، و برعکس.
بهطورکلی، به دستهای از مهارتها که منجر به شناخت بهتر عواطف خود و دیگران میشوند و زمینهساز شکلگیری ارتباطات اجتماعی بهحساب میآیند، «مهارتهای اجتماعی- عاطفی» می گوییم.
رشد مهارتهای اجتماعی و عاطفی، چگونه بروز پیدا میکند؟
برای ارزیابی مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودکان، شاخصهای فراوانی وجود دارد. در ادامه، چندمورد از آنها را به اختصار بیان می کنیم:
سازگاری: بروز عواطف و هیجانهای فرد باید با فرهنگ محیطش مطابقت داشته باشد.
همدلی: کودک باید نسبت به وضعیت روحی و احساسی اطرافیانش شناخت و همدلی داشته باشد.
مسئولیتپذیری: کودک باید در انجام کارها، حس مشارکت داشته باشد و حین تقسیم وظایف، برایش مهم باشد که وظایفش را به خوبی انجام دهد.
بروز عواطف: کودک باید بتواند در موقعیتهای مختلف فردی و اجتماعی، درحد معقول عواطفش را بروز دهد. اگر چیزی او را به خشم وا میدارد، اطرافیان را از این موضوع آگاه کند. خوشحالیاش را بروز بدهد.
برای مطالعهی بیشتر، میتوانید این یادداشت را بخوانید:
نقش مهارتهای اجتماعی و عاطفی
تحقیقات نشان میدهند، درصد قابلتوجهی از افرادی که در بزرگسالی رفتارهای نابههنجار اجتماعی و غیرقانونی انجام میدهند، دچار ضعف در مهارتهای اجتماعی و عاطفیاند.
این مهارتها به افراد کمک می کند تا امکان برقراری ارتباط مؤثر با دیگران داشته باشند، نسبت به جامعه سازگاری پیدا کنند، از سلامت روانی برخوردار باشند و در نهایت، خودآگاهی قابلقبولی داشته باشند.
وقتی افراد قدرت سازگاری با جامعه را از دست میدهند، نسبت به رفتارهای غیرقانونی و پرخطر علاقهمند میشوند. همچنین وقتی کسی خودآگاهی پایینی داشته باشد، درک دقیقی از تواناییها و محدودیتهایش پیدا نمیکند و احتمال زیاد، شکستهایی متوالی در زمینهی انتخاب رشتهی تحصیلی، انتخاب شغل یا انتخاب همسر تجربه میکند.
در ارتباط با مهارتهای اجتماعی و عاطفی، مقالات بیشتری از آوک بخوانید:
چه عواملی بر رشد مهارتهای اجتماعی- عاطفی مؤثرند؟
عوامل مؤثر بر رشد این مهارتها را به دو دستهی کلیِ ارثی و محیطی تقسیم میکنیم.
عوامل ارثی: ویژگیهای ذاتی والدین، ویژگیهای فیزیکی کودک، جنسیت کودک و هر عامل دیگری گه از طریق ژنتیک و پیش از تولد در ذات کودک نهادینه شده، در این دسته قرار میگیرد.
ما به تجربه دربارهی کودکان اطرافمان این تعابیر را بهکار میبریم: «مثل مادرش، زود عصبانی میشود.» چنین تعبیرهایی، اگر دقیق باشند، ناظر بر عوامل ارثیِ مؤثر بر این مهارتها هستند.
عوامل محیطی: خود محیط را به دو بخش جدا باید تقسیم کرد: خانواده و جامعه. در بعد خانواده، شیوهی تربیتی رایج در خانواده، ترکیب و تعداد خواهر و برادرها، شرایط اقتصادی و موقعیت اجتماعی خانواده بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودکان مؤثرند.
در بعد جامعه، هنجارها، باورها، قوانین، خوراک رسانهای رایج در کشور، مسائل فرهنگی و … در کیفیت مهارتهای کودکان بسیار اثرگذارند.
بگذارید کمی مصداقی پیش برویم. در فرهنگ یک خانواده یا کشور، ممکن است گریهکردن نزد دیگران، نشانهی ضعف یا خودنمایی یا خودتخریبگری باشد. در فرهنگ دیگری، همین اتفاق ممکن است نشانهی ظرفیتهای مختلف روحی افراد باشد. کودکانی که در این دو محیطو فرهنگ متفاوت بزرگ میشوند، قطعاً از نظر شیوهی بروز احساسات، متفاوت از هماند.