آنچه در این مقاله میخوانید:
اختلال ضداجتماعی، پنجمین اختلالیست که در سری یادداشتهای شناخت اختلالهای شخصیت به سراغش میرویم. در یادداشت اول، بهطورکلی دربارهی «اختلال شخصیت» و لزوم طرح آن در آوک بحث کردیم. در شمارههای بعد، بهترتیب، اختلالهای اسکیزوئید، پارانوئید و اسکیزوتایپال را توضیح دادیم؛ یعنی سه اختلالی که در دستهی اول اختلالها قرار میگیرند.
در این یادداشت، بهسراغ چهارمین اختلال (و اولین اختلال از دستهی دوم اختلالها) میرویم. پیش از این، میتوانید با کلیک روی موارد زیر، بهترتیب، یادداشت قبلی این سریمان را بخوانید و از این نوشته، آدرس یادداشتهای قبلی را پیدا کنید:
اختلال ضداجتماعی چیست؟
اولین اختلال، از دستهی دوم اختلالهاست؛ دستهی دوم، شامل اختلالهای ضداجتماعی، مرزی، نمایشی و خودشیفته است. ویژگی مشترک اختلالهای این دسته، هیجانات بالا، تنش بالا و تجربهی نوسانات بالا است.
افراد منتلا به اختلال ضداجتماعی، به نیاز دیگران توجهی ندارند. معمولاً وجدان اخلاقی و رفتاری ندارند. در حرفها و رفتارشان، پنهانکاری و دروغ زیاد دیده میشود.
افراد مبتلا به این اختلال، ممکن است رفتارهای تخریبگرانهای مثل دزدی یا هجوم به حقوق مادی و معنوی دیگران داشته باشند. ممکن است اسم مستعار داشته باشند؛ چون تمایلی ندارند دیگران از کارشان سر دربیاورند.
یکی از اصلیترین خصیصههای ضداجتماعی، بیتوجهی به قوانین و هنجارهای اجتماعی است. این افراد، نمیتوانند با قوانین اجتماعی کنار بیایند.
اگر کودکتان در سنین پایین، رفتار تخریبگرایانه علیه دیگران دارند، مراجع قدرت و بایدهای اجتماعی و خانوادگی را نمیپذیرند، از سادهترین دستورات و هنجارها سرپیچی میکنند، مستعد ضداجتماعیشدن در سنین بزرگسالی هستند. در این شرایط، والدین، مربیان و مسئولین تربیتی که با کودک در ارتباطاند، باید نسبت به این رفتارها حساس باشند و نسبت به تعدیل و درمان آن اقدام کنند. ممکن است کودکان مستعد ضداجتماعیشدن، در مدرسه، وسایل دوستان و اطرافیانشان را بدزدند. وسیلهی همکلاسیهایشان را بدون اجازهی آنها بردارند.
رفتارهای مربوط به این احتلال، اگر تا کمتر از پانزدهسالگی دیده شود (نافرمانی در مقابل مراجع قدرت)، علائم ODD در آنها تشخیص داده میشود و نسبت به تعدیل و تشعیف آن اقدام میشود. اگر جلوی آن گرفته نشود، بعد از هجدهسالگی بهعنوان اختلال ضداجتماعی شناخته میشود.
این افراد، نسبت به اقداماتشان و نقض قوانین، احساس عذاب وجدان نمیکنند. حس ندامتی ندارند. بنابراین، اگر اضطراب را تجربه کنند، اطرافیانشان متوجه نمیشوند. اغلب حقبهجانباند.
نکتهی مهم دیگر، این است که افراد دارای اختلال ضداجتماعی، مستعد بهرهکشی از دیگراناند. به این معنا که اطرافیانشان را وسیلهای برای دستیابی به اهدافشان قرار دهند. در واقع، نوعی نگاه ابزاری به دیگران دارند، و وقتی به اهداف فردیشان میرسند، دیگران را رها میکنند.
حیوانآزاری، تمایل شدید به رانندگی قبل از رسیدن به سن قانونی و سرپیچی از چهارچوبهای اجتماعی و اخلاقی، از دیگر زمینههای گرایشهای آدمها بهسمت این اختلال است.
با ضداجتماعیها چهطور رفتار کنیم؟
اگر بتوانید از افرادی که خصوصیات این اختلال را با شدت زیادی بههمراه دارند، فاصله بگیریرد، بهتر است. اما اگر با افراد دارای خصوصیات نزدیک به اختلال ضداجتماعی زندگی میکنید، به این نکات توجه کنید:
ممکمن است در زندگی با فرد ضداجتماعی، بهمقدار کافی توجه و محبت دریافت نکنید. در اینصورت، شاید به شما احساس ناکافیبودن دست بدهد. توجه داشته باشید که ضداجتماعیها، نمیتوانند بهخوبی ابراز محبت داشته باشند. بنبراین انرژی زیادی از شما میگیرند. بهتر است خودمراقبتی قابل توجهی داشته باشید، تا سطح انرژیتان در برخورد اطرافیان ضداجتماعیتان که به شما توجه کافی ندارند، پایین نیاید.
با ضداجتماعیها رابطهی عمیقی برقرار کنید، تا متوجه شوند به آنها نزدیکاید و برایشان عامل خطر بهحساب نمیآیید. گوشزدکردن مداوم اینکه رفتارشان چه اثرات منفیای روی دیگران دارد، نهتنها آنها را اصلاج نکرده، بلکه ممکن است رفتار غلطشان را تشدید کند.
برای آنکه اطلاعات بیشتری دربارهی این اختلال کسب کنید و همچنین به راههایی عملی برای تعامل با این افراد برسید، ویدیوی زیر را تماشا کنید:
در یادداشت بعدی، «اختلال مرزی» را توضیح میدهیم، که پنجمین اختلال است. این اختلالها دهتا هستند و پیشنهاد میشود از اول تا آخر آنها را بخوانید.